ب - الف

یکی از حرف هایی در بحبوحه انتخابات همه می زنند (و می زدند) رعایت قانون است اما باید در عمل دید که چطور رفتار می کنند. البته از بچه حزب الهی ها بیشتر از بقیه انتظار میره تا قانون رو رعایت کنند حتی اگه رقبا رعایت نکنند!

نگاه سیستمی، مفهومی بسیار جالب و واجبی می باشد که اگر در تصمیم گیری ها به آن توجه شود، شاید خیلی از این تصمیماتی که بصورت خلق الساعه گرفته می شوند و نتیجه ای که باید از آن حاصل شود، بدست نمی آید؛ گرفته نشوند و کمی به نتایج بلندمدت و پایدار نزدیک شویم.

به احتمال خیلی زیاد صحبت های رهبری عزیز رو درباره وضعیت کشور و اقتصاد مقاومتی و . شنیدید. ایشون مثل چندساله اخیر خیلی تاکید روی بحث اقتصاد داشتند و این بار مستقیماً روی بحث اشتغال و تولید تمرکز کردند.

البته دولتی های عزیز و خیلی دیگر از دوستان بنا به توصیه های آقا درباره تولید و . در این چندسال کارهایی کردند اما همانطور که خود آقا فرمودند با انتظاراتی که ایشون داشتند، فاصله داشته و نتونستن انتظارات ایشون رو برآورده کنند.

در اینکه هرکدوم از ما باید هرکاری از دستمون برمیاد انجام بدیم شکی نیست اما اینکه چطور اهم و مهم کنیم و به چه کارهای بپردازیم که به هدف مربوطه نزدیک بشیم، کمی جای تامل داره و بنظرم باید بیشتر روش فکر بشه.

تو سایت khamenei.ir یک مطلب خوبی بود راجع به معیارهایی که رهبری عزیز در رابطه با ریاست جمهوری به اونها اشاره کرده اند که از سخنرانی های سالهای 91 و 92 جمع آوری شده بود. برای رفتن به اون صفحه روی لینک زیر کلیک کنید.

شاخص های نامزد اصلح برای ریاست جمهوری یازدهم

من در تعجبم که چطور آقای به خود حق می دهد که به هوادارانش اینطور توهین کند. اصلی ترین و بدترین توهین ها، توهین به شعور افراد است. اینکه در همایش ها و بازدیدهای خود بجای صحبت در رابطه با برنامه ها و استراتژی ها و کارنامه چهارساله خود، بحث های بی ارزشی مانند دیوار کشیدن در خیابان ها و . مطرح شود و سعی کند که فقط با احساس طرفدارانش بازی کند؛ بنظر حقیر توهین بزرگی به هواداران است.

حادثه ی معدن در استان گلستان همه ی ما را داغدار و مصیبت زده کرده و حداقل کاری که از دست مسئولین بر می آید اینست که علاوه بر اینکه تمام هم و غم خود را صرف حل این مشکلِ بوجود آمده کنند، از خانواده های این عزیزان و ملت ایران صادقانه عذرخواهی کنند و سعی در جبران خسارات و صدمات بوجود آمده بکنند و اینقدر دنبال پیدا کردن یک شخص که تمام مشکلات را به گردن او بیاندازند نباشند.

کمترین کاری که از دست بنده ی حقیر برمی آید اینست که از صمیم قلب به خانواده های این عزیزان تسلیت بگویم و از خدا برایشان صبر را مسئلت کنم. ما را در غم خود شریک بدانید.

یکی از ایده های جالبی که دیدم، همین سایت idpay.ir هستش. خیلی راحت می تونید برای خودتون یا سایتتون یا کسب و کار اینترنتی تون و یا . درگاه پرداخت  و فروشگاه و . درست کنید.

ثبت نامش خیلی راحته و کارمزدی که میگیره مثل انتقال کارت به کارته (500 تومان). در کل بنظرم خیلی بدرد بخوره.

دیروز (24 اردیبهشت 1396) برای کاری به دانشگاه علم و صنعت رفته بودم که تجمع و سخنرانی دانشجویان در رابطه با انتخابات نظرمو جلب کرد و منم رفتم تا ببینم دانشجوهای عزیزمون چطور مسائل ی رو تحلیل می کنند.

از این بابت که نسبت به مسائل ی دغدغه دارند، خوشحال شدم اما از نوع تفکر و تحلیلشون خیلی تعجب کردم. البته مثل اینکه چهره ی اپوزیسیون گرفتن برای برخی ها بعنوان کلاس کاری مطرح میشه و تقریباً دلیل قانع کننده ای برای مخالفت ندارن.

به نظر حقیر، یکی از مهمترین قسمت ها در تخصیص منابع تعریف هدف است که ما آن را به طور کلی موفقیت تعریف کرده ایم. تعریف دقیق موفقیت نیاز به شناخت دقیق شرایط دارد. به طور مثال ممکن است برای یک تیم والیبال، گرفتن یک ست از حریف موفقیت باشد و برای دیگری ندادن یک ست به حریف موفقیت باشد. پس باید شرایط را کاملاً درک کرد.

آنچه که به نظرم مغفول مانده و متاسفانه خیلی مهم است، نگاه دینی است به مسائل. مثلاً هدف های ما شده است؛ زیباترین شدن، خوش هیکل شدن، رتبه ی برتر کنکور شدن، به فلان سمَت شغلی رسیدن، پولدار و ثروتمند شدن، انتفاع بیش از حد از لذائذ مادی، فلان ماشین را خریدن و . .

یکی از مهمترین و ساده ترین مفاهیمی که بنظر حقیر باید در تمام کارها به آن توجه داشته باشیم این است که چطور منابع را به کارها و فعالیت ها تخصیص می دهیم.

اگر ما می خواهیم در کسب و کار موفق شویم، اگر می خواهیم در رشد علمی موفق شویم، اگر می خواهیم در زندگی شخصی موفق شویم، اگر می خواهیم در رشد معنوی و خودسازی موفق شویم، اگر می خواهیم در روابط خانوادگی و فردی و اجتماعی موفق شویم، اگر می خواهیم در میدان مبارزه موفق شویم و خلاصه برای هر موفقیتی باید به این اصل ساده (تخصیص منابع) توجه داشته باشیم.

یکی از نعمت های بزرگی که خداوند به ما عطا کرده است، همین ماه مبارک رمضان است. البته امثال بنده که عالم دینی نیستیم نمی توانیم خیلی در این باره صحبت کنیم و بنده هم قصد ندارم که بحث های تخصصی دینی مطرح بکنم و این مطلب بیشتر شبیه تذکری است برای خودم.

یکی از شرکت هایی که برای مصاحبه رفته بودم و این یکی از طرف یکی از دوستام بهم معرفی شده بود، یک شرکتی بود که در حوزه مربوط به خدمات ارزش افزوده موبایل فعالیت می کرد. اون برداشتی که من در برخوردهای اول داشتم خیل بنظرم خوب نیومد و فکر کنم که چون سیستمش ی جورایی متشکل از گروه های کاری می شد که هرکدوم داشتن روی یک پروژه کار می کردن بخاطر فضای مربوط به کارتیمی و . خیلی بیش از حد به مسائل فرهنگی و اسلامی بی توجه بودن.

یکی از چیزهایی که بنظرم خوبه بهش بیشتر فکر کنیم، بحث ورزشه. وقت ما به عنوان یک منبعِ تمام شدنی باید به فعالیت هایی تخصیص داده بشه که بیشترین بازده رو برامون به ارمغان بیاره. چندجور میشه به ورزش وقت اختصاص داد: یک نوع ورزش قهرمانی است و یک نوع دیگر ورزش برای حفظ سلامتی و شادابی و نشاط و . که منظور من نوع دوم است و اصلاً بحثم مربوط به ورزش قهرمانی نیست.

روایت رهبر انقلاب از مجاهدی که در همه جا یک خط را تعقیب می‌کرد. با کلیک روی لینک زیر می تونید این مطلب را که سایت رهبری عزیز آماده کرده اند مطالعه کنید.

داستان چمران

پی نوشت:

شخصیت شهید چمران برای حقیر بسیار گیرا و جذاب و جالب است. انشاالله که با دعای این شهید بزرگوار بتوانیم به عنوان الگو از او بهره ببریم.

رهبری عزیز:

 لکن من آنچه در آغاز این عرایض میخواهم عرض بکنم، مربوط به ماه مبارک رمضان است که بیش از نیمی از این فرصت طلایی را ما گذراندیم و کمتر از نیمی از این ماه باقی است. این فرصت را باید برادران عزیز، خواهران عزیز، مسئولین محترم، بخصوص ماها، خیلی مغتنم بشماریم؛ فرصت انابه است، فرصت رجوع به خدای متعال است، فرصت نورانی کردن دل و طراوت دادن به دلها است و فرصت تضرّع است؛ پیش خدای متعال تضرّع کنیم. هرکدام از شماها در هر بخشی که مشغول کار هستید، مطمئنّاً مشکلاتی دارید، کمبودهایی دارید‌، نیاز دارید به عناصری، به عواملی؛ اینها را از خدا باید بخواهیم. در کنار تلاشِ شما مطمئنّاً دعای شما و تضرّع شما یک امر لازمی است؛ این تضرّع را بایستی ما فراموش نکنیم.

یکی از روندهایی که داره در کشورمون طی میشه، رفتن به سمت استفاده از نرم افزارها و اینترنت در تمام کسب و کارهاست. البته کمی طول میکشه تا به طور مناسبی به سمت الکترونیکی شدن کارها پیش بریم.

یکی از ایده هایی که به نظرم میرسه اینه که میشه روی یک کسب و کار که مراجعه کننده زیادی داره وقت گذاشت و براشون نرم افزار نوشت. البته نرم افزارهای سازمانی زیادی نوشته شده اما یا خوب نبودن یا اینکه خوب تبلیغ نکردن و نتونستن خودشونو برای اون کسب و کار جا بندازن یا اینکه استفاده ازشون ساده نبوده و . که میشه براش یک آسیب شناسی دقیق انجام داد.

به بهانه اتمام کنکور بنظرم رسید راجع به مطلبی بسیار مهم باهم صحبت کنیم. یکی از انتخاب های بسیار مهم انتخاب رشته ی تحصیلی است. جدای از اینکه رتبه ی فرد چند می شود این مهم است که انتخاب درستی داشته باشیم.

نکات زیر بنظرم مفیده و خوبه که بهش توجه بشه:

بعد از خوندن زندگینامه استیو جابز و همچنین در بحبوحه مذاکرات هسته ای با 5+1 یک احساسی در من پیدا شد که علاقمند شدم تاریخ امریکا رو بخونم. با یکی از دوستانم که بسیار اهل مطالعه است و از قضا رشته ی امریکا شناسی می خونه م کردم و کتاب تاریخ امریکا رو بهم پیشنهاد کرد.

هر از گاه این برنامه های آموزشی رو که از تلویزیون برای کنکوری ها و . ارائه میشه، نگاه میکنم. مخصوصاً برنامه های درس هایی که کمی بهتر از بقیه درسها بلدم یعنی فیزیک و ریاضی. چندتا نکته ذهنمو خیلی مشغول میکنه و خیلی هم ناراحتم میکنه.

یکی از چیزهایی که به نظرم خوبه براش پول و زمان (دو منبع مهم) تخصیص بدیم، مطالعه است. اینکه مطالعه باید یک عادت بشه و سرانه مطالعه در کشور باید بالا بره و . خیلی خوبه اما حقیر می خوام روی این موضوع تاکید کنم که به عنوان یک تخصیص منبع به این موضوع نگاه کنیم.

جواب این سوال بصورت انتزاعی "بله" است که در آن صورت هم باید کنکور دیگری برگزار شود اما در حالت عمومی و طبیعی جواب این سوال "خیر" است.

من در تعجبم که چطور این همه موسسه در تلویزیون میگویند که در طرح فلان شرکت کنید تا رتبه ی برتر شوید! مگر امکان دارد که همه ی شرکت کنندگان رتبه ی برتر شوند!؟ فرض کنید همه ی حدوداً یک میلیون دانش آموز کنکوری در یکی از این موسسات شرکت کنند. خیلی واضح است که نمی شود همه شان رتبه ی برتر شوند.

جواب این سوال در حالت کلی بسیار واضح است و آن هم "خیر. ممکن است نباشد." است. در موارد متعدد و بسیار زیاد مشاهده شده که افرادی که صرفاً در یک رشته و یا در یک حوزه موفق بوده اند ممکن است برای راهبری و راهنمایی افراد دیگر در آن حوزه مناسب نباشند و چه بسا مضر باشند.

در منطق قرآن، عزت واقعی و کامل متعلق به خداوند و متعلق به هر کسی است که در جبهه‌ی خدائی قرار میگیرد. در مصاف بین حق و باطل، بین جبهه‌ی خدا و جبهه‌ی شیطان، عزت متعلق به کسانی است که در جبهه‌ی خدائی قرار میگیرند. این، منطق قرآن است. در سوره‌ی فاطر میفرماید: «من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعا».(۱) در سوره‌ی منافقون میفرماید: «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین و لیکنّ المنافقین لایعلمون»؛(۲) عزت متعلق به خداست، عزت متعلق به پیامبر و به مؤمنین است؛ اگرچه منافقان و کافردلان این را درک نمیکنند؛ نمیفهمند که عزت کجاست، مرکز عزت واقعی کجاست.

بعد از فاجعه ی ذلت باری که توسط نمایندگان محترم (!) مجلس اتفاق افتاد و موجب سرافکندگی ایرانیان شد، خوب است به این آیه ای که بارها شنیده ایم توجه کنیم و به طور واقعی ایمان بیاوریم، مَن کانَ یُریدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَمیعًا.

از بدیهی ترین رفتارهای دیپلماتیک این است که عزت خود و کشور و ملت را در برابر جهانیان حفظ کنید. بنظر حقیر حداقل کاری که می تواند از دردهای این اتفاق بکاهد، یک عذرخواهی درست و حسابی از ملت است.

خداوند به شما مسلمان های عزیز میانمار کمک کند تا بتوانید این درد و رنج ها را تحمل و با این ظالمان مبارزه و به تکلیف خود عمل کنید و به ما کمک کند تا بتوانیم وظیفه خودمان را نسبت به شما تمام و کمال انجام دهیم. خداوند ریشه ی ظالمان را به دست ما بکند انشاالله. قلب انسان درد میگیرد از این ظلم هایی که به مسلمانان در سرتاسر عالم می شود و چقدر حیف که خیلیا برای مسائل پیش پا افتاده کمپین برگزار می کنند اما هنگام اتفاق این مسائل و مصائب عظیم سکوت می کنند!

دیشب در برنامه تیتر امشب بحثی پیرامون محصولات تراریخته شد و هدف روشنگری بود راجع به مصرف این مواد و کاشت و . اونها. در دو شب متوالی با دو مهمان مختلف برای هر شب که یکی موافق و دیگری مخالف بود بحث شروع شد. شب اول را نصفه دیدم و شب دوم را تقریباً کامل. از دیدن نوع بحث کردن مهمانان و بحث های هیجانی و شخصی و توهین و تهمت به طرف مقابل بسیار ناراحت شدم. در برنامه دیشب که موافق محصولات تراریخته بسیار حرکات زشت و دور از انصافی داشتند و حقیر رو بسیار ناراحت کردند.

یکی از مواردی که در ایران بنظرم خیلی به چشم می خوره بحث های مربوط به تکنولوژی های جدید در ادارات و . است. وقتی به مجلس شورای اسلامی نگاه می کنید انبوهی از ال سی دی ها و تکنلولوژی های مختلف رو می بینین؛ همینطور وقتی به جلسه ی هیئت دولت نگاه می کنید، علاوه بر 4 ال سی دی که در وسط هست جلوی هر وزیر یک لپتاپ سرفیس (البته شاید بنده اشتباه تشخیص داده باشم!) می بینین و . . همه ی این امکانات و تکنولوژیها برای این به خدمت گرفته شده اند که بازده کار مسئولین افزایش پیدا کند و به تعبیری کار مردم بهتر راه بیفتد.

همین اواخر هم این خبر در رسانه ها پیچید که شورای  شهر تهران برای هر کدام از نماینده های محترم یک تبلت 4.5 میلیون تومانی خریده (که بنظرم همون سرفیس باید باشه) و یک سری ماشین صفر کیلومتر که بازده ی نماینده ها بیشتر بشه و به نوعی با آی تی بِیس کردن کارها، سرعت و دقت و سهولت بیشتری داشته باشیم.

به طور اتفاقی چند روز پیش وقتی داشتم شبکه های تلویزیونو بالا پایین می کردم؛ دیدم در شبکه افق مستندی راجع به نادر ابراهیمی داره پخش میشه و با توجه به اطلاعات کمی که از ایشون داشتم تصمیم گرفتم که مستند رو ببینم (متاسفانه فکر کنم نیمه ی دوم مستندو دیدم). بسیار مستند جالبی بود و منو به آقای نادر ابراهیمی علاقه مند کرد.

بنظرم یکی از مهمترین موضوعاتی که باید بهش پرداخته بشه و چه بهتر که در سنین نوجوانی و جوانی بهش پرداخت، خوندن کتاب های شهید مطهری هستش. بالاخره باید یک چارچوب اولیه ای از نگرش اسلام در ذهن ما وجود داشته باشه و برای اینکار باید سراغ افرادی بریم که نگرششون به دین، کامل و جامع باشه.

محل کارم عوض شده و در محل کار جدیدی مشغول شدم. در محل قبلی و همچنین در محل جدید اتفاقات و بهانه های زیادی برای نوشتن دارم که انشاالله در رابطشون خواهم نوشت.

یکی از اصلی ترین موضوع ها نبود دستورالعمل ها و فرایندهای مستنده که متاسفانه هم در محل کار قدیمی وجود داشت و هم در محل جدید وجود داره. نبود مستندات باعث شده که شروع کنیم اولاً به مستندسازی وضع موجود و ثانیاً برای کارهای مختلف دستورالعما و رویه و فرایند و . تدوین کنیم.

همون طور که در معرفی کتاب استراتژی های کسب وکار در بازارهای نوظهور اشاره شد، یکی از اصلی ترین تفاوت بازارهای نوظهور و بازارهای کشورهای توسعه یافته، وجود نهادهای واسطی است که بدون وابستگی به طرفین بازار (فروشندگان و مشتریان) به تحلیل کالاها و خدمات می پردازد. به عنوان مثال میشه یک سایتی رو تصور کرد که هتل های مختلف رو ارزیابی و رتبه بندی کرده و همه هم می تونن بیان داخلش و راجع به تجربه هاشون از اقامت در هتل های مختلف حرف بزنن.

وقتی شما می خواهید یک هتل رزرو کنید، حتماً حتماً به چنین سایتی سر خواهید زد.

در حال حاضر نرم افزارهای زیادی برای جابجایی مسافران و کالاهایشان در ایران به وجود اومده. بنظرم اگر کسی می خواد نرم افزاری شبیه این نرم افزارها توسعه بده، کار خوبی نمی کنه و احتمال موفقیتش خیلی کمه. اما اگه نرم افزار واسطی بنویسه که از اطلاعات خروجی این نرم افزارها استفاده کنه احتمال موفقیتش خیلی بیشتره چون اینکار هنوز انجام نشده.

این واژه به نظرم خیلی مفهوم نیست و باید بیشتر توضیح داده بشه. بنده به خیلی از این دوستان که خودشون رو فعال فضای مجازی می دونند و خیلیاشونم برای هم خوب نوشابه باز می کنند واقعاً انتقاد دارم؛ مخصوصاً به طلبه های بزرگوار که چندتاشون واقعاً شُهره هستند در فضای مجازی.

انتقاد اصلیم هم اینه که برخی از این دوستان کلی وقت می ذارن برای شبکه های اجتماعی به نوعی که بنده ی حقیر وقتی زمانی که این دوستان صرف این موضوعات می کنند و محتواهایی که نشر می دهند رو در ذهن خودم ارزیابی می کنم؛ به این نتیجه می رسم که خیلی از این بزرگوارها وقت مطالعه و افزایش عمق اطلاعات خودشون رو ندارند.

مدتها بود که میخواستم راجع به شعار امسال (1397) مطلبی را بنویسم که متاسفانه یا خوشبختانه (!) فرصت نمی شد.

بنظر حقیر این شعار ابعاد مختلفی دارد که باید به اونها توجه کنیم. یک بُعدش به تولیدکننده مربوط می شود، یک بُعدش به مصرف کننده و یک بُعدش هم به ت گذاران و دولت و . .

مهمترین موضوعی که باید ت گذاران و دولت و . به آن توجه کنند این نکته است که بنظر حقیر حمایت در سایه اعتماد به وجود می آید. منِ مصرف کننده اگر بدانم که برای بهبود کالایی (کیفیت و قیمت و .) برنامه ای وجود دارد؛ از آن حمایت می کنم. چراکه اعتماد می کنم به برنامه و هدف گذاری و . و مرتب نتایج اعتماد خود را در بهبود کیفیت کالا می بینم.

یکی از مشکلاتی که کسب و کارها عمدتاً با اون درگیرند، تداخل مسئولیت ها و در واقع روشن نبودن مسئولیت هر واحد، شخص و . است؛ که ما هم متاسفانه خیلی باهاش درگیر هستیم و بودیم و احتمالاً خواهیم بود.

اونطور که در نگاه اول به نظر میرسه، دلایل مختلفی رو میشه براش پیدا کرد که هر کدوم سهم های مختلفی دارند:

با مستند کردن فرایندها و تدوین شناسنامه فرایند که در واقع قدم اول مسیری است که BBM (مدیریت فرایندهای کسب و کار) پیشنهاد داده، می تونیم دید کاملی از اتفاقاتی که درحال افتادنه و تقدم و تاخر کارها و فعالیت ها داشته باشیم.

یکی از دغدغه های حال حاضر کسب و کارها، افراد و . گرفتن گزارشات آماری از شبکه های اجتماعی ای است که در حال فعالیت در آن ها هستند. یکی از سایت هایی که می تونه تو این زمینه برای گردآوری اطلاعات اولیه بهتون کمک کنه سایت socialblade.com هستش.

یکی از مواردی که در تخصیص منابع باید به آن توجه کنیم، قیمت گذاری منابع است. قیمت گذاری درست منابع باعث جلوگیری از هدر رفت آن ها و استفاده بهینه از آن ها می شود. این موضوع علاوه بر کسب و کار در جنبه های دیگر زندگی هم موثر بوده و کاربرد دارد. اگر قیمت گذاری پایینی برای یک منبع انجام شود باعث می شود که کمتر قدر آن منبع دانسته شود و کسی دنبال مصرف بهینه آن منبع نمی رود. قیمت گذاری خیلی بالا هم باعث عدم استفاده از آن منبع می شود و باعث اخلال در کار خواهد شد.

با چند مثال به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت:

دو تا از بهترین کتاب هایی که خوندم، همین کتاب های سفر به روسیه و سفر به قبله بود. این کتاب ها اولین کتاب هایی بودند که منو با قلم آقای بهبودی آشنا کردند. کتاب ها بسیار جذاب هستند و موجز. تقریباً در هر پاراگرافی که میخونین یک جمله قصار وجود داره که به نحوی نتیجه رو بیان می کنه.

کتاب هنر شفاف اندیشیدن یکی از کتاب های خوبیه که کمک می کنه تا تفکر منطقی در آدم قوت بگیره. تو این کتاب به 99 خطای شناختی که ذهن در تصمیم گیری های مختلف ممکنه بهش دچار بشه پرداخته شده. البته که انسان نمیتونه به طور دفعی مانع خیلی از این خطاها بشه اما کمک اصلی کتاب به نظرم تو اینه که با موضوعاتی آدمو آشنا می کنه که تا حالا خیلی بهشون دقت نکرده.

کتاب "ای کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم." در رابطه با نحوه نگاه به فرصت ها، بالا بردن روحیه ریسک پذیری، کاهش ترس از شکست، بالا بردن روحی خلاقیت و کارآفرینی، استفاده بهینه از منابع، خارج شدن از چارچوب های مرسوم و . بحث ها و تجاربی رو نقل می کنه.

حتماً شماهم با استراتژی‌های مختلف و ابزارهای تحلیلی مختلف آشنایی دارید و حتماً این سوال هم برای شما پیش آمده که از کدوم رویکرد باید در کسب و کارتان، زندگی شخصی و . استفاده کنید. مطالعه کتاب استراتژی رسیدن به استراتژی یک چارچوب ذهنی برایتان ایجاد می‌کند تا بتوانید تشخیص دهید که کدام رویکردها برایتان مناسب است و آیا اصلاً تابحال رویکرد مناسبی را در پیش گرفته‌اید یا نه و یا اینکه اصلاً برای تمام واحدها و کسب و کارها در پیش گرفتن یک رویکرد صحیح است یا خیر؟رویکردهایی که در صنایع سنتی مثل خودروسازی و . باید استفاده شود با رویکردی که در حوزه خرده‌فروشی استفاده می‌شود چه تفاوت‌های ماهوی‌ای دارند؟

بنظرم یکی از چیزهایی که باید در انتخاب شغل، ماندن در یک موقعیت شغلی و یا تغییر شغل مد نظر گرفت امکان توسعه مهارت‌های فردی هست. البته که باید انگیزمون الهی و توحیدی باشه و برای رضای خدا کار کنیم و این مطلب منافاتی با این موضوع ندره که بین چندتا کار و موقعیت شغلی باید به مفهوم توسعه مهارت‌های فردی هم توجه کرد؛ چراکه شما باید انسانی کارآمد و به‌روز بمانید و هر روز در حال پیشرفت باشید.

به نظرم پاسخ ما به این سوال در هر کاری که انجام می دیم یا میخواهیم که انجام بدیم می تونه خیلی کمک کننده باشه. هم از لحاظ روانی، هم از لحاظ نوع کار کردن، هم از لحاظ توجه به نتیجه کار، هم از لحاظ توجه به تشویق و یا تقبیح و سرزنش کار توسط دیگران و

یک اشتباه رایجی (عموماً بین مدیران) وجود دارد از مفهوم بهبود فرایندها که فکر می کنند اگر فرایندی را اتوماتیک کنند یا اینکه آن را بر بستر فناوری اطلاعات بیاورند، آن فرایند را بهبود داده اند. مشکل اصلی در شناخت کم از مفاهیم مدیریت فرایندهای کسب و کار است. در BPM ابتدا باید فرایندهای موجود (AS IS) را مستند کرد، برای آنها شاخص های مختلف تعریف کرد (CSF , KPI , .) بعد با استفاده از تکنیک های مختلف فرایندها  را بهبود داد و فرایندهای بهبود یافته (TO BE) را ترسیم کرد و در نهایت فرایند را روی بستر فناوری اطلاعات آورد.